بررسی واژه های هندی در شاهنامة فردوسی

Authors

فرزانه اعظم لطفی

abstract

فردوسی سخنور و پیام آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح بخش ملی در چارچوب اصول سنت ها و آیین های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سرایندة آن بسیاری از گفتارها را با روشی نغز و بسی پر مغز، آمیخته با بسیاری مباحث ژرف دیگر، چون روش کشورداری، و شیوة رزماوری، آزادگی، آزادمردی، ایران دوستی، ایران شناسی، پندارهای فلسفی، عرفانی، اندیشه های ژرف و شگرف، چگونگی راه و روش زندگانی پرداخته است. برای پی بردن به فرهنگ و دانش و سرچشمه های سرشار اندیشه و احساسات و چگونگی گرایش های روانی مردم ایران زمین، می بایست به پژوهش در شاهنامة فردوسی پرداخت، در این مقاله به بحث و بررسی روابط ایران و سرزمین هند پرداخته شده است و به پژوهش نو در بررسی واژه های هندی که فردوسی پاکزاد نیز از آن بی بهره نمانده است، پرداخته خواهد شد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی واژه‌های هندی در شاهنامة فردوسی

فردوسی سخنور و پیام‌آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه‌ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان‌ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح‌بخش ملی در چارچوب اصول سنت‌ها و آیین‌های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سر...

full text

بررسی گفتمان روایی در شاهنامة فردوسی

شاهنامۀ فردوسی دارای ظرفیّت­های علمی جالب­توجّهی در حوزۀ روایت­شناسی و دستور زبان روایت است. آن­چه در پی می­آید، بررسی یک گونۀ روایی به عنوان گفتمان روایی در شاهنامه است که راوی پس از روایت، به یک­باره از جهان داستان خارج می­شود و روی سخن را به سوی خواننده می­گرداند و با او به گفت­وگو و مخاطبه می­­نشیند. اتّخاذ این شیوۀ روایی، معمولاً در پایان هر داستان، بر محور اغراض بلاغی و مقاصد گفتمانی معیّن بنا...

full text

وام‌واژة خدیو در شاهنامة فردوسی

واژة خدیو، از وام‌واژه‌های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه‌های معادل آن در دیگر زبان‌های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته‌برداری شده است. این واژة یونانی و شکل‌های گرته‌برداری شدة آن در زبان‌های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. ب...

full text

جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی

درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می‌کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره‌ای از آن، آشکارا فریاد برمی‌آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهش ادبیات معاصر جهان

Publisher: دانشگاه تهران

ISSN 0188-1026

volume 13

issue 50 2009

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023